کد مطلب: ۱۰۰۳ تاریخ انتشار: 25 شهریور 1399 / 13:39 ارسال نظر
شاهکار تازه دختر مرحوم هاشمی رفسنجانی:

فائزه هاشمی:‌ چادر را حجاب برتر نمی‌دانم

چادر را حجاب برتر نمی‌دانم

دختر مرحوم هاشمی رفسنجانی که به لحاظ سیاسی تندرو محسوب می شود و به لحاظ اعتقادی نیز رفتارهای عجیبی دارد، در تازه ترین اظهار نظر خود گفت چادر را حجاب برتر نمی دانم!

مجله خبری روزلاگ: دختر مرحوم هاشمی رفسنجانی که به لحاظ سیاسی تندرو محسوب می شود و به لحاظ اعتقادی نیز اعتقادات عجیب و غریبی دارد، در تازه ترین اظهار نظر خود گفت چادر را حجاب برتر نمی‌دانم و در دانشگاه با مانتو و روسری بودم! فائزه هاشمی که پیشتر روابطش با بهائیان مورد اعتراض مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز قرار گرفته بود، اخیرا درباره چادر نیز اظهارات عجیبی را بیان کرده است. او همچنین تأکید می کند که باب نظراتش از خانواده حرف شنوی ندارد! با ما همراه باشید:

فائزه هاشمی گفت: دانشگاه آزاد هم که دانشجو بودم، در آن زمان مانتوها همه بلند و گشاد و تیره بود، سر کلاس چادر را برمی‌داشتم، مانتوهایم بلند نبود، معمولا رنگ روشن می‌پوشیدم یا بارانی که کمی چسبان بود.

فائزه هاشمی:‌ چادر را حجاب برتر نمی‌دانم!/ زیر بار اعتراض‌های خانواده نرفته‌ام

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، روزنامه شرق گفتگویی با فائزه هاشمی، فعال سیاسی و اجتماعی اصلاح‌طلب انجام داده است که بخش‌هایی از آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

– من از زیر چادر شلوار جین یا کتانی سفید می‌پوشیدم که برخی ایراد می‌گرفتند. دانشگاه آزاد هم که دانشجو بودم، در آن زمان مانتوها همه بلند و گشاد و تیره بود، سر کلاس چادر را برمی‌داشتم، مانتوهایم بلند نبود، معمولا رنگ روشن می‌پوشیدم یا بارانی که کمی چسبان بود. رئیس دانشگاه گفت ما می‌دانیم حجاب شما مشکلی ندارد، ولی شما که این‌طور می‌پوشید دیگران هم می‌خواهند همین کار را بکنند. گفتم خیلی هم خوب است که بپوشند. وقتی مشکلی ندارد، چه اشکالی دارد دیگران نیز آن را انجام دهند. مانتوهای دراز و گشاد که در هر‌کدام چند نفر جای می‌گیرند، چیست که تن دخترهایمان کرده‌ایم. این‌طور حرف‌ها بوده، اما موضوعات جدی‌تر نبوده است.

چادر را حجاب برتر نمی‌دانم و در دانشگاه مانتو می پوشیدمچادر را حجاب برتر نمی‌دانم و در دانشگاه با مانتو و روسری بودم!

– من چادری هستم، اما این‌طور نبود که فکر کنم چادر حجاب برتر است و همه‌جا چادر سر کنم. مثلا در دانشگاه با مانتو و روسری بودم و حتی مقنعه هم سر نمی‌کردم. فقط زمان اسب‌‌سواری مقنعه سر می‌کنم که راحت‌تر است. یا در ماشین معمولا چادر از روی سرم می‌افتد و اصراری به سر‌کردن آن ندارم، احتمالا گاهی تذکر هم داده بودند، اما به‌صورت جدی چیزی یادم نیست.‌

– یک‌بار قبل از انقلاب که بابا زندان بود، محسن چیزی به من گفت، یادم نیست چه بود، مامان با او دعوا کرد که مگر تو قیم فائزه هستی؟ و تمام شد. الان هم گاهی محسن به صحبت‌های من اعتراض می‌کند من هم می‌گویم این موضوع من است، نه تو. به‌هر‌حال تربیت خانوادگی و رفتارهای مامان و بابا نتیجه‌اش این بوده که چنین اعتراضاتی نبوده است. اگر هم بوده، من زیر بار نرفته‌ام که این تذکرها ادامه داشته باشد.‌

تهیه و تنظیم: گروه سیاسی.
منبع: مجله خبری روزلاگ (roozlog.com)
استفاده از مطالب مجله خبری روزلاگ با ذکر منبع (www.roozlog.com) بلامانع است.

کپی کردن لینک کوتاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.